جز خستگی نمانده از کوه قاف ما را...
جز خستگی نمانده از کوه قاف ما را
پیچیده بال سیمرغ در این کلاف ما را
یک چشم تار از اشک، یک چشم خیس از خون
دشوار میتوان دید از این شکاف ما را!
گاهی دو گام از پیش، گاهی دو گام از پس
چرخاندهاند یک عمر در این طواف ما را
یک سمت زندگانی، یک سمت مرگ، اما
جادوی آرزو برد سمت خلاف ما را
در وسع بندگان نیست جای خدا نشستن
ای ناخدا بفرما دیگر معاف ما را
کشتی شکسته بهتر، در گل نشسته بهتر
شایستهی غزل نیست حرف گزاف ما را
سید ضیاء الدین شفیعی
- لینک منبع
تاریخ: دوشنبه , 12 مهر 1395 (00:35)
- گزارش تخلف مطلب